شمر شناسی ...

ساخت وبلاگ
ارسطو برای اوّلین بار معمّای "حال" را مطرح کرد. چیزی که خودش نتوانست آن را پاسخ دهد. می گفت اگر "حال" مرز بین گذشته و آینده تعریف شود،‌ گذشته در حقیقت گذشته است و دیگر وجود خارجی ندارد. آینده هم هنوز نیامده و وجود خارجی ندارد. پس حال در حقیقت مرز میان دو موضوعی است که وجود خارجی ندارد؟! ارسطو نتوانسته بود موضوعِ حرکت را فهم کند. بعدها زنون تعبیری از زمان داده بود که ذهن ما از سکوناتِ متعاقب مفهوم حرکت را انتزاع می کند. او مشاهده های حس را تصاویر ثابتی دانسته بود که متعاقب بودن آن ها به انسان مفهوم زمان را تلقین می کند. در حقیقت آنها که شناخت را مبتنی بر حس می دانند، هیج توضیحی برای مفهوم زمان جز همین سکونات متعاقب ندارند. بعدها ملاصدرا از همه ی اینها بهتر مفهوم زمان و شناخت را توضیح می دهد. با آن نظریه ی حرکت جوهری که اساس آن را از یک آیه ی قرآن استنباط می کند لابد. "و ان من شی الا عندنا خزائنه. و ما ننزله الا بقدر معلوم". او پروسه ی شناخت را نه در پراتیک عالم حس که در عوالم بالای مجرد از احساس می داند. یعنی ارتباط ما با موجودات این عالم، از طریق عوالم مجرد روحی ست تا درک احساس پنج گانه. و در آن عوالم مجرد اصلا زمانی نیست .. من این روزها،‌ گاهی هر صبح که می آیم، پیش خود این جمله ی زنون را زمزمه می کنم که "ذهن ما از سکوناتِ متعاقب مفهوم زمان را انتزاع می کند ... ". . . پ.ن: به قول منزوی "خورشید شدی/ سر زدی از خویش/ که من باز/ روشن شوم از ظلمت و پیدا شوم از گُم ... "  شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhabazac بازدید : 70 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 21:51

" بسا شگفت که ظرفیت بهارم بود

   منی که زیسته بودم مدام در پاییز ... "

.

.

بالطبع حسین منزوی!

.

پ.ن: طلیعه هایی دارد سر می زند از اوضاع ... 

شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhabazac بازدید : 53 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 21:51

این عقدِ آریایی اینقدر بی مایه، مضحک و در عین حال غم انگیز است که در می ماند آدمی که چه باید گفت. توهین و تحقیرِ محض است. "به نامِ نامیِ یزدان! تو را برگزیده ام از میان این همه خوبان!" انگار طرف مسئله ی بهینه سازی حل می کرده است. "همه" را آورده است تا وزن بهم نریزد،‌ ولی درون مایه ی تمام شعارهای فمینیستی را به هم ریخته. شاید هم همینقدر "خوبان" را از میان اشعار حافظ و سعدی فهم کرده اند. همین ها که این روزها در خیابان های تهران، بازمانده ی تعفّنِ بی فکری هستند، که آن شورشِ نجسِ زن، زندگی، آزادی را شعار می دادند. منادیان برهنگی ذهنی و جسمی ...  پ.ن: "منتظر واقعی از شلوغی های آخر الزمان کلافه نمی شود". و لو اعجبک کثره الخبیث ..  شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhabazac بازدید : 61 تاريخ : شنبه 3 تير 1402 ساعت: 22:53